مقدمه
اعتیاد به مواد مخدر، به عنوان نابسامانی اجتماعی، پدیده ای است که بدان «بلای هستی سوز» نام نهاده اند؛ زیرا ویرانگری های حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی می گردد و سلامت جامعه را به مخاطره می اندازد. هر سال این بلای خانمان برانداز، قربانیان بی شماری را به آغوش سرد خاک می نشاند. اعتیاد به مواد مخدر تقریباً پدیده نوظهوری است که از عمر آن شاید بیش از 150 سال نمی گذرد. البته مصرف ماده مخدر و حتی خوگری و نیز استعمال نفننی بدان، تاریخی طولانی دارد. لیکن از قرن 19 به بعد است که به سبب تأثیر فراوان بر جنبه های متفاوت زندگی اجتماعی انسان ها، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. تحقیقات تاریخی و مردم شناختی نشان داده است که استفاده از مواد مخدر در گذشته صرفاً به بزرگسالان محدود بود و نوجوانان و جوانان به آن روی نمی آوردند. مصرف مواد مخدر به طور پراکنده در مراسم اعتقادی و مذهبی منحصراً توسط گروه های خاصی در شرایط معینی صورت می گرفت. اما بعدها هنگامی که مرفین، هروئین، کوکائین و بازار آمد، مواردی از اعتیاد جوانان نیز مشاهده شد. در دهه 1960 تعداد معتادان به این پدیده آنقدر اندک بود که توجه اجتماعی را در مقایسه وسیع به خود جلب نمی کرد؛ اما در اوایل دهه 1970 استفاده از مواد مخدر ناگهان در میان جوانان و نوجوانان شایع شد و به صورت مسأله ای جهانی و ابعاد همه گیر آن به صورت یک موج از قاره ای به قاره دیگر گسترش یافت. و در دنیای هیپیگری ماری جوانا وسیله ای برای تفریح اشتراکی و گروهی شد و همراه موسیقی و عشق به عنوان سه رکن اساسی فرهنگی هیپیها متجلی گردید. مشکل این آفت ویرانگر در دهه مذکور به چند کشور صنعتی ثروتمند جهان محدود می شد، اما اینک به یک معضل جهانی تبدیل شده و آثار تخریبی آن بیشتر متوجه کشورهای توسعه نیافته است.