عنوان پروپوزال: رابطه مولفه های هوش هیجانی و فرار دختران (پایان نامه کارشناسی ارشد)
طبقه بندی: روانشناسی و علوم اجتماعی
فرار دختران
فرار از عمده ترین مقولاتی است که توسط روان شناسان، جامعه شناسان، درمانگران، روان پزشکان و مربیان تربیتی مورد توجه قرار گرفته است. فرار عبارت است از غیبت از خانه به مدت حداقل یک شب و بدون رضایت والدین یا سرپرست قانونی فرد (دی من1، 2000). شارلین2 و مور-باراک3 (1992) فرار را نیز به معنی دورشدن به مدت 24 ساعت یا بیشتر می دانند که بدون اطلاع والدین یا بر خلاف میل آن ها صورت گیرد. پژوهش های متعددی در ارتباط با فرار از خانه صورت گرفته است. با این حال بیشتر آن ها بر عوامل خانوادگی، اجتماعی و زمینه ای متمرکز شده اند و نقش خود فرد و به طور خاص ویژگی های شخصیتی و مولفه های هوش هیجانی وی در تبیین رفتار فرار از خانه، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش های انجام شده در سایر کشورها نیز جهت گیری مشابهی داشته اند. بلود4 (1980) اذعان می کند که لازم است در موردشخصیت خود افراد فراری اطلاعات بیشتری کسب شود. هیجان ها بخشی از شخصیت انسان هاست و بخش اعظمی از زندگی ما را در بر می گیرند. حضور مستقیم و غیر مستقیم هیجان ها را می توان در تارک قله های استدلال، عقلانیت و برهان های عقلانی مشاهده کرد. بی اعتنایی نسبت به هیجان ها، عدم مدیریتآن ها و مسامحه و غفلت در بیان آن ها می تواند هزینه های گزافی را برای انسان به دنبال داشته باشد.
مطالعات و پژوهش های نوین، نشان می دهند که فقدان هوش هیجانی می تواند آثار مخربی را در زمینه های فردی و اجتماعی ایجاد کند و برعکس، تقویت و تحصیل آن، زمینه ساز موفقیت های بزرگ خواهد بود (فاطمی، 1385). معدود که اگر افراد از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشند، بدون داشتن تحصیلات عالی، باز هم می توانند در زندگی موفق باشند و مشکلات زندگی خود را اداره کنندهوش هیجانی توانایی اداره مطلوب خلق و خوی و وضع روانی و کنترل تکانه هاست (جلالی، 1381). هوش هیجانی با تقویت سلامت روانی، توان همدلی با دیگران، سازش اجتماعی، بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی، مشکلات بین شخصی را کاهش می دهد و زمینه بهبود روابط اجتماعی را فراهم می سازد. هوش هیجانی همچنین از راه ویژگی های ادراک هیجانی، آسان سازی هیجانی، شناخت هیجانی، مدیریت هیجان ها، و با سازوکارهای پیش بینی، افزایش توان کنترل و تقویت راهبردهای رویارویی کارآمد، به فرد کمک می کند تا کیفیت روابط اجتماعی را بهتر سازد (بشارت، 1384).