خلاصه
این مقاله به بررسی نقش اعتماد در اشتراک دانش در فعالیت های روزمره درون سازمان ها می پردازد. اعتماد از نقطه نظر روابط بین فردی و بین گروهی در زمینه های اشتراک دانش درون سازمان ها مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله تمرکزش را بر روی اشتراک دانش واقعی و اعتماد قرار می دهد. به نظر می رسد که اعتماد به عنوان یکی از اولویت اشتراک دانش بوده و همچنین برای متغیرهای دیگری که اشتراک دانش را تحت تاثیر قرار می دهند، ضروری می باشد. مدلی برای تحقیقات بیشتر مطرح و پیشنهاد می گردد.
اشتراک دانش و حس اعتماد به عنوان مفاهیمی هستند که توسط بسیاری از محققان مورد بررسی قرار گرفته است. به هر حال، تحقیقات پیشین معمولا تعریف قابل قبولی از آن ارائه نمی کند. با این وجود، به نظر می رسد مردم به وضوح تشخیص می دهند که چه وقت می توان به فردی اعتماد کرده و چه زمانی اطلاعات تقسیم می گردد. اگر ما نمونه ای از مصاحبه های انجام شده توسط روزنامه نگاران را مد نظر قرار دهیم، مفهوم اطلاعات محرمانه و غیرمحرمانه در آمریکای شمالی قابل درک می باشد. در اینجا فرد می تواند نقش هایی را مد نظر قرار دهد که حس اعتماد در روابطی که اطلاعات به اشتراک گذاشته می شود، ایفا می کند.
خلاصه
حقوق کیفری امروزه ریشه در تحولات فکری و فلسفی سده 18 دارد که با رساله جرائم و مجازات ها اثر سزاربکاریا (1) در سال 1764به اوج خود رسید. کتاب سزار بکاریا شروعی بر بحث اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها بود و در عمق نظراتش به تدوین آئین دادرسی کیفری پرداخت. بکاریا معتقد بود ((فقط قانون می تواند برای جرائم، مجازات تعیین کند)) هم چنین است که مونتسکیو (2) نیز که به تفکیک مطلق قوا توجه دارد بر این عقیده بود که ((اگر قدرت قضاوت و قدرت قانونگذاری (قوه مقننه و قوه قضائیه) از یکدیگر جدا نشوند از آزادی نشانی نخواهد بود)). نهایتا با ایجاد اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها بنائی برای ایجاد آرامش و محدود کردن پارلمان در تصمیمات سلیقه ای در تشخیص جرائم شد اما همانطور که پس از گذشت سالها دیده شد این اصل نیز به دور از ایرادات نبوده که همین امر سبب شد امروزه در رویه دیوان اروپائی حقوق بشر صحبت از اصل کیفی بودن مطرح شود که در این مقاله به توضیح این اصل نسبتا تازه و نقاط ضعف و قوت آن خواهیم پرداخت.
مقدمه
اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها
اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها [1] یکی از اصول بنیادین حقوق جزا است. اصل مزبور به این معناست که افراد تنها در برابر اعمالی مسؤولیت جزایی خواهند داشت که اعمال مزبور در زمان ارتکاب شان بدون هیچ ابهامی در قانون جرم شمرده شده باشند و برای آنها مجازات در نظر گرفته شده باشد. [2]
مقدمه
نقوش فرش ایران و نگاره های تزیینی آن و از همه مهمتر مفاهیم بنیادی و شاید هم راز آمیز آنها، از جمله مباحث تخصصی فرش ایران می باشد که در طی چند دهۀ اخیر بسیار مورد توجه فرار گرفته است.
در خصوص طبقه بندی صحیح و اصولی طر ح های فرش ایران و همچنین مبانی بنیادی آن تا چند سال اخیر کار چندانی صورت نگرفته بود، امل به تدریج مطالعات انجام شذه به ویژه توسط کارشناسان و محققین ایرانی که متاسفانه هنوز از طرفداران زیادی برخوردار نیست، می رود تا دنیای جدیدی را از طبقه بندی علمی هنری طر ح های فرش ایران را ارائه دهد. از برکت بسیاری از این مطالعات در برخی موارد رمز پردازی و نماد گرایی نقوش فرش ایران نیز آشکار گشته و نتایج حاصله افزون بر سایر دلایل، بر ارزشهای هنری فرش ایرانی افزوده است، قبل از پرداختن به مباحث جدیدی که در طی سالهای اخیر برای طبقه بندی فرشهای ایران مورد توجه قرار گرفته و همچنین مروری بر نظریات کارشناسان غربی در مورد نقشه های فرش ایران، به معرفی یک طبقه بندی قدیمی از طرحهای فرش ایران می پردازیم که بیش از دو دهه از عمر آن می گذرد و می توان گفت امروزه مورد توجه و استفاده اغلب طراحان و تولید کنندگان فرش قرار گرفته و در ومدارس و دانشگاهها نیز به عنوان طبقه بندی اصلی طرحهای فرش ایران معرفی می گردد. در این طبقه بندی بدون توجه به دلایل شکل گیری و پیدایش طرحها و نقش ها و حتی ریز نقش های مورد استفاده در فرش، فقط با توجه به نوع آرایه ها و تزیینات طرح و همچنین اشکال تقلیدی به کار رفته و حتی با توجه به نوع تقسیم بندی متن فرش و جای گیری اشکال و تصاویر در آنها به دسته بندی طرحهای فرش ایران پرداخته اند و سپس با قیاس کلیۀ طرحهای سایر فرشها و توجه به وجوح مشترک طرح در هر فرش با طبقه بندی مذکور، به اصطلاح تمامی طرحهای فرش ایران را در این فهرست گنجانیده اند. در اینجا با این طبقه بندی آشنا می شویم.
بر اساس این طبقه بندی کبیه طرحهای فرش ایران به 19 گروه اصلی طبقه بندی و هر یک نیز به چند شاخۀ کوچکتر تقسیم می گردند که عبارتند از:
گروه 1 – طرحهای آثار باستانی و ابنیه اسلامی
کلیۀ طرحهایی که ملهم از نقوش و اشکال تزیینی بناها، عمارات و کاشیکاریهای آنها می باشند در این گروه جای دارند. البته طراحان فرش در برخی از طرحهای اصلی نقوش این بناها حسب سلیقۀ خود تغییراتی را وارد نموده اند اما ساختار و تشابه اصلی طرح فرش با طرح اصلی بنا کاملا حفظ گردیده است.
خلاصه
مطالعه اخیر در مورد قیمت گذاری به صورت کلی خطر مربوط به نرخ آزاد و یا کوتاه مدت را در طول دوره انتخاب ثابت فرض کرده است. در این مطالعه ما ماهیت اتفاقی و تصادفی مربوط به نرخ کوتاه مدت مدل ارزش گذاری انتخاب شده را ایجاد کردیم و فرمول های خاصی را برای ارزش اسمی اروپایی به دست آوردیم و گزینه هایی را نیز برای سرمایه یا موجودی ذخیره در زمانی که نرخ با استفاده مدل Merton کاهش می یابد را قرار دادیم. با استفاده از این مدل انتخابی به عنوان یک بنچ مارک یا نقطه مرجع، آنالیزهای عددی ما به طور کلی مدل را بیش از ارزش اسمی به وسیله پول، با ارزش گذاری متوسط پلی و ارزش گذاری کم پولی نشان داد. آنالیزهای ما به صورت مستقیم قابل گسترش و بسط دادن به ارزش اسمی های آمریکایی برای سهام پرداختی تقسیم نشده و برای ارائه دادن اروپایی به وسیله خاصیت تعادل قرار دادن نام می باشد.
کلمات کلیدی: انتخاب قیمت گذاری، مدل نرخ کوتاه مدت مرتون، مدل انتخابی Black-Scholes، ارزش گذاری متمایل
مقدمه
از آن جایی که Black و Scholes یک شکاف مهم را به وسیله به دست آوردن یک فرمول دقیق قیمت گذاری معاملات بدون سود را برای انتخاب های اروپایی ایجاد کردند. بیشتر آکادمیک ها بر روی گزینه قیمت گذاری کار کرده اند و فرمول دیگری را برای فرمول قیمت گذاری اصلی Black –Scholes (BS) را مطرح کردند. در بین این آکادمیک ها می توان به Cox و Ross، Merton، Roll، Cox و همکاران، Geske، Lee و همکاران، Whaley، Jarrow و Rudd، Rubinstein، Hull و White، HJohnson و Shanno، Johnson و Stulz، Scott، Wiggins، Duan، و Hoston و Nandi اشاره کرد که هر یک فرضیات مختلفی را درباره فاکتورهای مختلفی که برای انتخاب کردن یک قیمت اثر می گذارند را ایجاد کرده اند. به هر حال همه مطالعات انتخاب قیمت گذاری در بالا فرض کرده اند که خطر مربوط به نرخ آزاد و یا کوتاه مدت در طول دوران انتخاب ثابت می باشد.
خلاصه
بررسی تحقیقات استراتژی بیانگر پنج فاز مختلف در تکامل این الگو از جنگ جهانی دوم به بعد است. این الگو با معرفی برنامه ریزی استراتژیک در دهه 1970 به اوج خود رسید، اما با توجه به عدم قطعیت محیطی آن دوره بنظر می رسید که این روش برای برطرف کردن نیازها چندان کافی نباشد. در دهه 1980 این حوزه وارد فاز مدیریت استراتژیک شد که هدف آن تجمیع منابع کمپانی برای دست یابی به امتیاز رقابتی بود. تحقیقات تجویزی در این دهه با مساعدت زیاد پورتر در درک زمینه های بیرونی که سازمان ها با آن مواجه می شوند انجام شد. دیدگاه مبتنی بر منابع شرک، در پژوهش های تجویزی پایه گذاری شد، و همچنین باعث بالا رفتن دانش الگوی فرایندهای شرکتی شد. با این حال و علیرغم پیشرفت هایی که در اواسط دهه 1980 حاصل شد، کارشناسان دریافتند که مدیریت استراتژیک نیز نمی تواند نواقص موجود در کاربری های استراتژیک را مرتفع سازد. در این دوره، اهمیت فرهنگ سازمانی و سیاست های درونی سازمان بیش از پیش آشکار شد. ناکارآمدی مدیریت استراتژیک در این دهه موجب شد که بسیاری از کارشناسان به مقوله تفکر استراتژیک روی بیاورند. در دهه 1990 این سوال برای بسیاری از متخصصان پیش آمد که استراتژی یک هنر است یا یک علم یا ترکیبی از هر دو اینها.
مقدمه
بررسی تحقیقات استراتژی بیانگر پنج فاز مختلف در تکامل این الگو از جنگ جهانی دوم به بعد است. گلاک، کافمن، و والک (1980) سیر تکامل فرایند مدیریت استراتژیک را در چهار فاز تشریح کرده اند که فاز سوم آن طرح ریزی استراتژیک و فاز چهارم آن مدیریت استراتژیک بوده است. حال، با تکامل الگو از مدیریت استراتژیک دهه 1980 به شکل انعطاف پذیرتری از تفکر استراتژیک در دهه 1990، فاز پنجمی نیز قابل درک است (استیسی، 1993.هراکلیوس، 1998). این مقاله به بحث در مورد تکامل الگوی استراتژیک پرداخته، تقاضاهای داخلی و خارجی را در مورد شرکت کسب و مکار امروزی در این زمینه مد نظر قرار داده، و از درس های کلیدی در این زمینه برای ایجاد اطلاعات در جهت مفهوم سازی تفکر استراتژیک در آثار بعدی استفاده می کند.
خلاصه
از زمان تکمیل توالی های ژنومی ارگانیسم های متعدد، تجزیه و تحلیل پروتئوم توجهات را به تعیین کارکرد و شبکۀ کارکردی پروتئین ها معطوف کرده است. این تجزیه و تحلیل با جدا سازی و شناسایی پروتئین ها، تعیین کارکرد و نقش آنها و شبکۀ کارکردی و ساخت یک پایگاه داده ای مناسب حاصل می شود. پیشرفت های بسیاری در زمینۀ جداسازی و شناسایی پروتئین ها مانند الکتروفروز دو بعدی، کروماتوگرافی نانو مایع و طیف سنجی جرمی به سرعت حاصل شده اند. برخی تکنولوژی های جدید مانند طیف سنجی جرمی بالا- پایین و خاص سازی میل ترکیبی پشت سر هم بوجود آمده است. این روش ها امکان تجزیه و تحلیل توان عملیاتی زیاد کارکرد و شبکۀ کارکردی پروتئین ها در گیاهان را فراهم می کند. اما برای رسیدگی به اطلاعات زیاد حاصل از این تجزیه و تحلیل های پروتئوم، روش ها و نرم افزارهای پیچیده تری لازم است. پیشرفت و انطباق این تکنیک ها، تجزیه و تحلیل برش عمودی پروتئین، شناسایی تغییرات بعد از ترجمه و فعل و انفعال پروتئین پروتئین را آسان می کند که برای روشن سازی وظایف پروتئین حیاتی است.
کلمات کلیدی: پروتئوم، طیف سنجی جرمی، برش عمودی پروتئین، تغییرات بعد از ترجمه، و فعل و انفعال پروتئین- پروتئین، گیاه
خلاصه
در این مقاله، یک کنترل کننده برای خازن های سری با سوییچ تریستوری (TSSC) ارایه می گردد. کنترل کننده در نظر دارد، با میرا کردن نوسانات توان درون-منطقه ای و با بهبود پایداری گذرای سیستم، سیستم قدرت را پایدار نماید. به علاوه، یک ویژگی پخش بار در این کنترل کننده قرار داده شده است. کنترل کننده میراکننده نوسانات توان، مبنی بر یک قانون کنترل غیرخطی طراحی شده است، درحالیکه ویژگی بهبود پایداری گذرا بصورت حلقه باز کار می کند. کنترلر میراگر، تطبیقی بوده و پارامترهای سیستم قدرت را بر طبق یک مدل کلی ساده شده از یک سیستم قدرت دو-ناحیه ای، تخمین می زند. این برای سیستم هایی طراحی شده است که دارای یک حالت غالب با میرایی ضعیف نوسانات توان می باشند. در این مقاله، یک بررسی بر روی کنترلر توسط شبیه سازی های دیجیتالی سیستم قدرت دو-ناحیه ای چهار-ماشینه، و سیستم قدرت 23-ماشینه انجام می پذیرد. نتایج نشان می دهند که کنترل کننده، پایداری هر دو سیستم تحت آزمایش را بطور چشمگیری در تعدادی موارد خطا در سطوح متفاوت پخش بار اینرسی، بهبود می بخشد. اصطلاحات مربوط: کنترل پخش بار، میرایی نوسانات توان (POD) ، خازن های سری با کنترل تریستوری (TCSC) ، خازن های سری با سوییچ تریستوری (TSSC) ، پایداری گذرا.
مقدمه
طی چند دهه اخیر، ادوات سیستم های انتقال ac انعطاف پذیر (اودات FACTS) ، گزینه ای برای بهبود پایداری و حل مشکل پرباری در سیستم های قدرت امروز که معمولا تا سرحد محدودیت های امنیتیشان پربار می شوند بوده و هستند. این ادوات که بر پایه الکترونیک قدرت هستند، با کنترل تزریق توان اکتیو و راکتیو در سیستم قدرت، یا با تغییر مشخصه های شبکه بوسیلۀ کنترل راکتانس های خط یا زاویه های ولتاژ در نقاط بحرانی، عمل می کنند. در این مقاله، یک کنترل کننده برای خازن های سری با سوییچ تریستور (TSSC) ارایه می شود. این ابزار، قادر به تغییر راکتانس ظاهری یک خط، در چند مرحله گسسته، می باشد. این کنترل کننده با استفاده از یک تکنیک پیوسته توسعه داده شده است، که آن را برای استفاده با ادواتی همچون خازن های سری با کنترل تریستور (TCSC) نیز که دارای کنترل راکتانس پیوسته هستند مناسب می سازد.
خلاصه
در این مقاله، بر اساس تئوری هزینه مبادله و از دیدگاه مشتری، به بررسی ارتباط بین رفتار اخلاقی فروش یک فروشنده، مزایای ادراک شده مشتری از اعتماد، و رضایت مشتری می پردازد تا بدین وسیله مشخص سازد مشتری به چه کسی وفادار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با در نظر گرفتن هزینه مبادله، مزایای اعتماد مشتری که از رفتار فروش اخلاقی فروشنده ادراک شده عاملی حیاتی است که رضایت مشتری و وفاداری او را تحت تأثیر قرار می دهد. رضایت مشتری نیز به طور قابل توجهی بر روی وفاداری او به فروشنده تأثیر مستقیم دارد، اما دارای اثر مستقیم قابل توجهی بر وفاداری اش به شرکت نیست یافته ها نشان می دهند که فروشنده نقشی کلیدی در حفظ وفاداری مشتری به شرکت ایفا می کند.
کلمات کلیدی: رفتار فروش اخلاقی، مزیت اعتماد، رضایت مشتری، وفاداری مشتری
مقدمه
در محیط رقابتی امروز، یکی از مهمترین اهدافی که بازاریابان خدماتی می بایست در جهت دستیابی به آن تلاش کنند، به دست آوردن، حفظ و بالا بردن سهم بازار فعلی شان و در مرتبه بالاتر، حفظ وفاداری مشتریان به منظور ایجاد مزیت رقابتی پایدار از طریق تلاش های بازاریابی است. بنابراین از لحاظ مدیریت بازاریابی، اطمینان از وفاداری مشتری و کسب سود حاصل از افزایش عمر مشتری بسیار حائز اهمیت است. به خصوص در حوزه خدمات، وفاداری مشتری به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورها در عملیات کسب و کار شناخته می شود.
در خدمات، مبادلات عموماً از طریق تعامل بین مشتری و فروشنده انجام شده، و در نتیجه فروشنده به عنوان یک کانال اصلی برای برقراری ارتباط با مشتریان در نظر گرفته می شود. با این حال، چنین رابطه ای ممکن است توسط رفتارهای نادرست و غیرقابل اعتماد فروشنده تخریب گردد (کلی و اسکین، 1992). رفتار فروش غیراخلاقی ممکن است رضایت مشتری و اعتماد وی را دچار آسیب کند. نارضایتی و بی اعتمادی مشتریان را وادار می کند دست به اقداماتی برای محافظت از خود بزنند و وفاداری مشتری از دست خواهد رفت. مطالعات قبلی در این زمینه، عمدتاً روی ادراکات سرپرست فروش از رفتار فروش اخلاقی فروشنده در شرکت متمرکز شده است (به عنوان مثال، رمزی و همکاران. استروت، 2002). در مقابل، از دیدگاه مشتری، درک فروش اخلاقی فروشنده برای مشتریان دارای اهمیت است، اینکه قصدشان از حفظ ارتباط با فروشنده چیست و چه نوع رفتار خریدی را به دنبال خواهد داشت. شرکتهای خدمات هنوز تا رسیدن به توسعه و درک این موضوع راه دارند. تعداد کمی مطالعات مرتبط با این وجود دارد.
خلاصه
هدف این مطالعه در تعیین عواملی است که رفتار جامعه مسلمان را در کاربرد خدمات بانکداری اسلامی در Surakarta تحت تاثیر قرار میدهند. جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه انجام میشود. در مجموع، 220 پرسشنامه توزیع شد و 198 پرسشنامه برگردادنده شد (نسبت بازگشت 90٪). تجزیه و تحلیل ها با استفاده از روش سلسله مراتب رگرسیون انجام شد. نتایج استنباطی تجزیه و تحلیل نشان داد که نگرش اثر قابل توجهی دارد. نفوذ اجتماعی در مراحل اولیه بررسی بسیار مهم است، اما در مرحله بعد همانند قیمت گذاری و دانش از بین می رود. هر دو متغیرها به عنوان اعتدال در نظر گرفته میشوند که نمی توانند رابطه بین نگرش ها و تأثیرات اجتماعی را با هدف کاربرد بانک های اسلامی بیان کنند. متغیر دانش یک متغیر قابل توجهی در تحت تاثیر قرار دادن استفاده از بانک های اسلامی، به منظور جایگزین نفوذ اجتماعی به عنوان متغیر مستقل میباشد.
کلمات کلیدی: نگرش ها، دانش، اهداف، جامعه اسلامی، بانک های اسلامی
مقدمه
در سال های اخیر، بانکداری اسلامی اندونزی نام "سریعترین صنعت در حال رشد" را به خود اختصاص داده است. مجموع دارایی های بانک های اسلامی قادر بوده که رشد متوسط 36.2٪ درصدی را بطور سالانه در 5 سال گذشته دارا باشد که، رشدی بالاتر از صنعت مالی اسلامی جهانی است که در محدوده 15-20٪ است. متاسفانه، بخشی از بانکداری اسلامی به کل دارایی بالغ بر Rp. 104 تریلیون را که تنها 3.39 درصد از کل دارایی های بانکی ملی است به دست آورد. این بدان معنا است که مشارکت عمومی در توسعه بانکداری اسلامی هنوز هم بسیار اندک است. این بسیار نگران کننده است، با توجه به این که نزدیک به 90٪ از جمعیت اندونزی متشکل از 237.6 میلیون نفرند که در حال حاضر مسلمان هستند.
خلاصه
پیشینه؛ در حالی که psoralen plus ultraviolet A (PUVA) خوراکی همچنان فراگیرترین مدالایتۀ درمانی ویتیلیگو است، گزارشات اخیر نشان داده است که ultraviolet B (UVB) باندباریک، رپیگمنتاسیون معنی دار را نیز تحریک می کند. ما در این مطالعه اثربخشی UVB باندپهن بر ویتیلیگوی پیش رونده و فعال را در بیمارانی که طی چند ماه (12 ماه یا بیشتر) در مطب پیگیری شده بودند ارزیابی کردیم. این بیماران باوجود درمان، همچنان با دپیگمنت مواجه بودند.
روش ها؛
5 بیمار مبتلا به ویتیلیگوی پیشرونده و فعال 2-3 بار در هفته در دوز اولیۀ 20–30 mJ/cm2 در معرض UVB باندپهن قرار داده شدند. اشعه هر جلسه با توجه به تطبیق اریتمای سیمپتوماتیک یا ویزیت های از دست رفته، 210–20 mJ/cm افزایش داده شد. علاوه بر این، بیماران روزی 2 بار 500 mg ویتامین C (BID) ، 121000μg BIDویتامین B و 5 mg BID اسید فولیک مصرف می کردند. پاسخ به درمان و اثرات جانبی در هر بار ویزیت ارزیابی شد. پاسخ بیمار به درمان و پیشروی بر اساس تصاویر و ارزیابی پزشک از مساحت سطح بدن (BSA) (با استفاده از Rule of 9s) درگیر، در فواصل ماهیانه سنجیده شد. تصاویر گرفته شدند و برآوردهای BSA بر اساس آزمایش فیزیکی در آغاز و پایان آزمایش انجام گرفت و توسط پزشکان درگیر در مطالعه با هم مقایسه شد.
نتایج:
UVB باندپهن، پیشروی ویتیلیگو در هر 9 بیمار را متوقف کرد و بعد از 8-12 درمان منجر به رپیگمنتاسیون زود هنگام شد (6-8 هفته). بعد از 2-8 ماه درمان، هر 9 بیمار به پاسخ خوب (15-75%) یا عالی (76-100%) دست یافتند. درصد رپیگمنتاسیون با توجه به طول درمان و محل آناتومی متغیر بود.
نتیجه گیری:
ما دراین مطالعه تنها گزارش انتشار یافته در مورد کارایی و تأثیر UVB باندپهن بر ویتیلیگوی پیش رونده و فعال تأیید و ثابت خواهیم کرد. از آنجائی که تأثیر UVB باندپهن بیشتر از UVB باندباریک است و در مقایسه با PUVA خوراکی مزیت های متعددی دارد، در نتیجه UVB باند پهن به عنوان راه دیگر درمان ویتیلیگو در آینده پیشنهاد میشود. نقش ویتامین ها در این درمان هنوز مشخص نشده است.
مقدمه
ویتیلیگو که نوعی بیماری مادرزادی یا اکتسابی است و پاتوژنسیس آن کاملا مشخص نشده، ماکول های آملانوتی ناشی از ملانوسیت های کارکردی پوست از ویژگیهای آن به شمار می آید.
Psoralen plus ultraviolet A (PUVA) رایج ترین درمانی است که در حال حاضر برای ویتلیگو مورد استفاده قرار می گیرد اما همیشه موثر و کارآمد نیست و اثرات جانبی متعدد دارد. گزارشات اخیر نشان داده است که UVB باند باریک (311 nm) باعث رپیگمنتاسیون در هر دو نوع ویتیلیگوی ژنرالیزه و سگمنتال میشود. وسترهورف در مقایسۀ درمان ویتیلیگو با اشعۀ UVBبا طول موج 311نانومتر در برابر PUVA توپیک به این نتیجه رسید که UVB تراپی نسبتا موثرتر است و عمل رپیگمنتاسیون را تسریع می کند، و همچنین تأثیرات جانبی کمتری دارد. بااینحال، دسترسی به UVBتراپی باند باریک به سهولت انجام نمیگیرد و حاکی از هزینه های بسیار زیاد در آغاز کار است. در سال 1990، کوستر و ویسکیمن در تنها گزارش معروفی که منتشر شده بود نشان دادند که UVB باند پهن نیز می توانسته در درمان ویتلیگو موثر واقع شود. در نتیجه ما اثربخشی UVB باند پهن بر ویتیلیگوی پیش رونده را مورد ارزیابی قرار دادیم.